بررسی مقایسه‌ای میزان پوشش ریشه با استفاده از روش فلپ هلالی جابه‌جا شونده تاجی با و بدون استفاده از محلول تتراسایکلین موضعی

  • S Amini Periodontist, Isfahan, IRAN
  • H Golestaneh
  • شهرام امینی متخصص پریودنتیکس
  • هدایت‌اله گلستانه دانشکده دندان‌پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

چکیده

  • مقدمه: درمان تحليل‌های لثه‌ای، از ديرباز از اهداف مهم درمانی در زمينه پريودانتيكس محسوب شده‌‌، طرح و ابداع يك شيوه مطمئن و در عين حال آسان برای درمان این‌‌گونه ضایعات، بسيار مورد توجه بوده است. هدف از مطالعه حاضر، ارزيابی مقايسه‌ای ميزان پوشش سطوح عريان ريشه دندان‌ها در فك بالا، به روش به‌كارگيری تكنيك فلپ هلالی جابه‌جا شونده تاجی، با و بدون استفاده ازمحلول تتراسايكلين موضعی می‌‌باشد. 
  • مواد و روش‌ها: از تعداد 9 بیمار، 24 دندان قدامی و پرمولر انتخاب و به طور تصادفی در يكی از دو گروه شاهد یا مورد قرار گرفت. پیش از انجام عمل جراحی، متغيرهای كمی (عمق تحليل لثه، عمق شيار لثه ای در ميدباكال و عرض لثه كراتينيزه در ميدفاشيال) و کیفی (حساسيت سطح ريشه دندان به دميدن جریان هوا و احساس نازيبايی ظاهری از سوی بيمار) نیز در بیماران اندازه‌‌گیری شد. در گروه مورد، پس از تزريق ماده بي‌حسی و صاف و صيقلی نمودن سطح ريشه دندان، به مدت 3 دقيقه از محلول تتراسايكلين 1 درصد با 3/2=pH به صورت برنيش نمودن سطح با گلوله پنبه‌ای استفاده شد و پس از شستشو با سرم فیزیولوژی، عمل جراحی انجام گرفت. در گروه شاهد، عمل جراحی به تنهايی انجام شد. بيماران در فواصل زمانی 7، 14، 30 و 90 روز پس از عمل، از نظر التيام ناحيه و بهداشت دهان ارزیابی مجدد شدند؛ ضمن این که در روزهای 30 و 90 متغيرهای کمی و کیفی دوباره اندازه‌گیری گردید. یافته‌ها با آزمون‌های آماری t برای متغيرهای كمی و ويلكاكسون برای متغيرهای كيفی تجزیه و تحليل شد.
  • نتایج: در هر دو گروه، در فواصل يک و سه ماه پس از عمل، عمق تحليل لثه‌ای كاهش معنی‌‌داری يافت. به طوری كه در ارزیابی يك ماهه، در گروه مورد متوسط پوشش ريشه حاصله برابر با 29/2 ميلي‌متر (33/70 درصد) و در گروه شاهد 33/2 ميلي‌متر (4/68 درصد) بود. سه ماه بعد از عمل، اين مقادير در گروه مورد به 16/2 ميلي‌متر (33/67 درصد)، و در گروه شاهد به 08/2 ميلي‌متر (61 درصد) رسيده بود. پس از عمل، عرض لثه كراتينيزه نیز در هر دو گروه افزايش معنی‌‌داری پيدا كرد. تنها، عمق شيار لثه‌ای در ميدباكال تفاوتی نسبت به قبل از عمل نداشت. در مورد متغيرهای كيفی، هر دو متغير، بهبودی قابل توجه و معنی‌‌داری نسبت به پيش از عمل يافته بودند، كه تا سه ماه پس از انجام جراحی با ثبات باقی ماند. یافته‌‌های حاصله مبين آنست كه، بين دو گروه در متغيرهای كمی و كيفی در مقاطع زمانی مختلف، اختلاف معنی‌‌داری وجود ندارد.
  • نتیجه‌گیری: در مجموع، می‌‌توان دريافت كه در صورت وجود شرايط مطلوب، يعنی حداقل عمق شيار لثه‌ای در ناحيه لبيال و وجود يك ميزان كافی عرض لثه كراتينيزه، اين روش را می‌‌توان به عنوان روشی مطلوب با مزايای فراوان جهت پوشش ریشه محسوب کرد. در این مطالعه، استفاده از محلول تتراسايكلين 1 درصد ، تأثير قابل توجهی در یافته‌‌های موجود نداشته است.
  • کلید واژه‌ها: تحلیل لثه، پوشش سطوح ریشه، فلپ هلالی جابه‌جا شونده تاجی، تتراسایکلین موضعی، حساسیت ریشه، لثه کراتینیزه
چاپ شده
2008-03-03
استناد به مقاله
1.
Amini S, Golestaneh H, امینیش, گلستانهه. بررسی مقایسه‌ای میزان پوشش ریشه با استفاده از روش فلپ هلالی جابه‌جا شونده تاجی با و بدون استفاده از محلول تتراسایکلین موضعی. مجله دانشکده دندانپزشکی اصفهان [اینترنت]. 3مارس2008 [ارجاع شده 16آوریل2024];2(3):5-1. Available from: https://jids.journalonweb.ir/index.php/jids/article/view/49

میزان دانلود در سال میلادی جاری

Download data is not yet available.

سخن سردبیر

دکتر رامین مشرف

مجله‌ دانشکده دندان‌پزشکی اصفهان از سال 1383 به زبان فارسی و با هدف انتشار ماحصل زحمات پژوهشی اساتید و دانشجویان دندان‌پزشکی ....

ادامه

شماره کنونی

پشتیبانی و راهنمایی

         doaj

 

Copyright © 2021, This is an original open-access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution-noncommercial 4.0 International License which permits copy and redistribute of the material just in noncommercial usages with proper citation.

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد